اگر مکه حرم امن الهی است[1]، چرا از ورود اقلیّت ها به آن حتّی به حجاز جلوگیری می شود؟
سرزمین حجاز از جهت آثار فقهی و حقوقی به دو قسمت تقسیم می شود: قسمت اوّل: منطقه ی حرم که شامل شهر مکه و حوالی آن است. این منطقه از نظر این که نخستین مرکز توحید و قبله ی مسلمین است و کعبه و مسجدالحرام در آن واقع است و مرکز اصلی آیین اسلام، نزول وحی، وطن پیامبر(صلی الله علیه وآله) و در حقیقت قلب و مرکز جهان اسلام، است از احترام و امنیّت خاصّی برخوردار است که بدین جهت آن را حرم می نامند.[2] مسلمانان تا زمانی که در این منطقه زندگی می کنند از امنیّت کامل برخوردارند و هر نوع جنگ در این سرزمین ممنوع است و نه تنها انسان ها که حیوانات نیز مصونیّت دارند و کشتن حیوانات حرم ممنوع است و برای مرتکبین، مجازات های مالی معینی مقرّر گردیده است. فقها همگی متفق اند که غیرمسلمانان به این منطقه ی حرم چه به عنوان عبور و چه به منظور اقامت حقّ ورود ندارند، ولی پیشوای مسلمین می تواند به آنان، تنها اجازه ی عبور دهد؛ بنابراین برای عبور باید اجازه ی رسمی کسب نمایند.[3] قسمت دوّم: سایر مناطق حجاز که شامل حدود مدینه، خیبر، فدک و سرزمین های اطراف آن است و از مناطق ممنوعه به شمار می رود. عبور غیرمسلمانان از این منطقه اگر از سه روز تجاوز نکند مانعی ندارد، ولی فقط مسلمانان می توانند در حجاز اقامت کنند. پیامبر(صلی الله علیه وآله) در آخرین ایّام زندگانی خویش توصیه می فرمودند که اقلیّت های مذهبی متعهّد نیز نمی توانند در حجاز مقیم شوند؛ فقط می توانند با کسب اجازه از مقامات مسئول مسلمین برای مدت محدودی داخل حجاز گردند. البتّه بروز عوارضی از قبیل بیماری آنها به خاطر سختی خروج از حجاز برای ذمیّان مجوّز اقامت بیش از سه روز است، و چنانچه در حجاز فوت کنند در همان جا دفن می شوند، ولی اگر در حرم فوت نمایند باید جنازه ی آنان به خارج حرم منتقل، و در بیرون حرم دفن شود. زنان غیرمسلمان گرچه از انعقاد قرارداد ذمّه و ادای جزیه معاف اند، در مورد حرم و حجاز، مانند سایر گروه های مذهبی از ورود و اقامت ممنوع اند و باید مانند مردان برای ورود به حجاز اجازه بگیرند[4]. در پایان مناسب است به این نکته توجّه شود که دولت ها از ورود افراد به بعضی از مراکز اطلاعاتی، امنیّتی، نظامی و... براساس مصالحی جلوگیری می نمایند و به بعضی هم، بر پایه ی ضوابط و قوانینِ مخصوصِ به خود، اجازه ی ورود می دهند، و یا از ساختن مسکن در بعضی از حواشی مراکز فوق و یا جاهای دیگر مانع می شوند؛ نمی توان این کار را ظلم و یا عدم آزادی تلقی کرد. همین طور مساجد و اماکن مخصوصی که از احترام خاصّی برخوردارند، نه تنها غیرمسلمین باید احترام آن اماکن را پاس دارند، بلکه مسلمین نیز باید با رعایت دقیق احکام و مقرّرات، وارد آنها شوند. پی نوشتها: [1]. وَ مَنْ دَخَلَهُ کانَ آمِناً. [2]. عرب ها قبل از اسلام، مسجدالحرام را محل امن می دانستند. مساحتی در حدود چهارفرسخا ئدر چهارفرسخ داشته که هر نوع درگیری و خون ریزی در آن را حرام می دانستند و هر مجرم یا قاتلی که خود را به این محل می رسانید تا زمانی که از آن جا خارج نشده بود در امنیّت کامل قرار داشت. و چهار ماه را ماه حرام می دانستند: رجب، ذی القعده، ذی الحجّه و محرّم، (محمد ابراهیمی و سید علی رضا حسینی، اسلام و حقوق بین الملل عمومی، ص 48-49). [3]. شیخ طوسی، مبسوط، ج 2، ص 65. [4]. ر. ک: عباسعلی عمید زنجانی، حقوق اقلیت ها، ص 170 177 و علامه حلّی، تذکرة الفقهاء، ص 445. منبع: اسلام و اقلیّت های مذهبی، محمد باقر طاهری، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم (1384).
عنوان سوال:

اگر مکه حرم امن الهی است[1]، چرا از ورود اقلیّت ها به آن حتّی به حجاز جلوگیری می شود؟


پاسخ:

سرزمین حجاز از جهت آثار فقهی و حقوقی به دو قسمت تقسیم می شود:
قسمت اوّل: منطقه ی حرم که شامل شهر مکه و حوالی آن است. این منطقه از نظر این که نخستین مرکز توحید و قبله ی مسلمین است و کعبه و مسجدالحرام در آن واقع است و مرکز اصلی آیین اسلام، نزول وحی، وطن پیامبر(صلی الله علیه وآله) و در حقیقت قلب و مرکز جهان اسلام، است از احترام و امنیّت خاصّی برخوردار است که بدین جهت آن را حرم می نامند.[2]
مسلمانان تا زمانی که در این منطقه زندگی می کنند از امنیّت کامل برخوردارند و هر نوع جنگ در این سرزمین ممنوع است و نه تنها انسان ها که حیوانات نیز مصونیّت دارند و کشتن حیوانات حرم ممنوع است و برای مرتکبین، مجازات های مالی معینی مقرّر گردیده است.
فقها همگی متفق اند که غیرمسلمانان به این منطقه ی حرم چه به عنوان عبور و چه به منظور اقامت حقّ ورود ندارند، ولی پیشوای مسلمین می تواند به آنان، تنها اجازه ی عبور دهد؛ بنابراین برای عبور باید اجازه ی رسمی کسب نمایند.[3]
قسمت دوّم: سایر مناطق حجاز که شامل حدود مدینه، خیبر، فدک و سرزمین های اطراف آن است و از مناطق ممنوعه به شمار می رود. عبور غیرمسلمانان از این منطقه اگر از سه روز تجاوز نکند مانعی ندارد، ولی فقط مسلمانان می توانند در حجاز اقامت کنند.
پیامبر(صلی الله علیه وآله) در آخرین ایّام زندگانی خویش توصیه می فرمودند که اقلیّت های مذهبی متعهّد نیز نمی توانند در حجاز مقیم شوند؛ فقط می توانند با کسب اجازه از مقامات مسئول مسلمین برای مدت محدودی داخل حجاز گردند.
البتّه بروز عوارضی از قبیل بیماری آنها به خاطر سختی خروج از حجاز برای ذمیّان مجوّز اقامت بیش از سه روز است، و چنانچه در حجاز فوت کنند در همان جا دفن می شوند، ولی اگر در حرم فوت نمایند باید جنازه ی آنان به خارج حرم منتقل، و در بیرون حرم دفن شود.
زنان غیرمسلمان گرچه از انعقاد قرارداد ذمّه و ادای جزیه معاف اند، در مورد حرم و حجاز، مانند سایر گروه های مذهبی از ورود و اقامت ممنوع اند و باید مانند مردان برای ورود به حجاز اجازه بگیرند[4].
در پایان مناسب است به این نکته توجّه شود که دولت ها از ورود افراد به بعضی از مراکز اطلاعاتی، امنیّتی، نظامی و... براساس مصالحی جلوگیری می نمایند و به بعضی هم، بر پایه ی ضوابط و قوانینِ مخصوصِ به خود، اجازه ی ورود می دهند، و یا از ساختن مسکن در بعضی از حواشی مراکز فوق و یا جاهای دیگر مانع می شوند؛ نمی توان این کار را ظلم و یا عدم آزادی تلقی کرد.
همین طور مساجد و اماکن مخصوصی که از احترام خاصّی برخوردارند، نه تنها غیرمسلمین باید احترام آن اماکن را پاس دارند، بلکه مسلمین نیز باید با رعایت دقیق احکام و مقرّرات، وارد آنها شوند.
پی نوشتها:
[1]. وَ مَنْ دَخَلَهُ کانَ آمِناً.
[2]. عرب ها قبل از اسلام، مسجدالحرام را محل امن می دانستند. مساحتی در حدود چهارفرسخا ئدر چهارفرسخ داشته که هر نوع درگیری و خون ریزی در آن را حرام می دانستند و هر مجرم یا قاتلی که خود را به این محل می رسانید تا زمانی که از آن جا خارج نشده بود در امنیّت کامل قرار داشت. و چهار ماه را ماه حرام می دانستند: رجب، ذی القعده، ذی الحجّه و محرّم، (محمد ابراهیمی و سید علی رضا حسینی، اسلام و حقوق بین الملل عمومی، ص 48-49).
[3]. شیخ طوسی، مبسوط، ج 2، ص 65.
[4]. ر. ک: عباسعلی عمید زنجانی، حقوق اقلیت ها، ص 170 177 و علامه حلّی، تذکرة الفقهاء، ص 445.
منبع: اسلام و اقلیّت های مذهبی، محمد باقر طاهری، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم (1384).





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین